آتش به اختیار یاران امام صادق (ع)
آتش_به_اختیار امام صادق(ع)
?در زمانه ای که دستگاه حکومتی دوران #امام_صادق_علیه_السلام دچار اختلالات مبنایی فکری، فرهنگی و سیاسی بود، امام صادق(ع) به شاگردانش دستور «آتش به اختیار» داده بود. و هریک از یاران حضرت پس از کسب تخصّص در زمینه های مختلف به روشنگری برای مردم می پرداختند. زراره در زمینه احکام، هشام بن حکم، مؤمن طاق، هشام بن سالم و طیاّر در مسائل کلامی، حمران در زمینه قرائت قرآن، ابان بن تغلب در زمینه ادبیات عرب به نیازهای علمی و فرهنگی مردم در اقصی نقاط جهان اسلام پاسخ می گفتند و یا با مخالفین به بحث و مناظره می پرداختند.
ماجرای زیر صرفاً نمونه ای از فعالیت های آتش به اختیار یاران امام صادق(ع) است:
?«هشام بن سالم می گوید: خدمت حضرت صادق (عليه السّلام) بودم؛ مردى شامى با چند نفر از اصحاب وارد شد و اجازه خواست؛ سلام كرد؛ امام او را اجازه نشستن داده و فرمود: چه حاجت دارى؟ گفت: شنيدهام هر چه از شما بپرسند مي دانى؛ آمدهام با شما مناظره كنم. امام پرسيد در چه مورد؟ گفت: درباره قطع و وصل قرآن و رفع و نصب و جر و سكون آن.
?حضرت صادق رو به «حمران» نموده فرمود: با اين مرد بحث كن. مرد شامى گفت: من مي خواهم با شما مناظره كنم نه با او. حضرت فرمود: اگر او را شكست دادى مرا شكست داده اى. مرد شامى شروع كرد به سؤال كردن از حمران؛ آنقدر سؤال كرد كه خسته شد و حمران پيوسته او را جواب مي داد.
امام صادق(ع) فرمود: شامى! چگونه يافتى حمران را؟ گفت: استاد است هرچه پرسيدم جواب داد. امام به حمران فرمود: حالا تو از شامى سؤال كن. حمران نگذاشت كه مرد شامى تكان بخورد و بتواند خود را جمع و جور كند.
?مرد شامى عرض كرد: آقا اگر اجازه بدهى درباره «عربى» با شما مناظره كنم؛ امام به «ابان بن تغلب» فرمود: با او مناظره كن؛ ابان نيز نگذاشت مرد شامى تكان بخورد.
?شامى گفت: مي خواهم در مورد «اعتقادات دينى» بحث كنم؛ امام(ع) او را حواله به «مؤمن طاق» داده و فرمود: با او مناظره كن؛ بحث بين آنها شروع شد و بالاخره مؤمن طاق با حرف خودش او را مغلوب نمود.
?گفت: مايلم درباره «استطاعت» بحث كنم. امام(ع) به «طيار» فرمود: تو با او بحث كن؛ طيار نيز او را نگذاشت تكان بخورد.
?گفت: مي خواهم درباره «توحيد» بحث كنم. امام به «هشام بن سالم» فرمود با او بحث كن؛ مناظره آنها نيز بدين طريق بود كه گاهى شامى و گاهى هشام پيروز مىشد بالاخره هشام او را مغلوب كرد.
?گفت: مي خواهم در مورد «امامت» با شما مناظره كنم. امام رو به «هشام بن حكم» نموده فرمود: ابوالحكم تو با او مناظره كن؛ هشام نگذاشت يك كلمه حرف بزند چنان او را پيچاند كه حرف زدن را فراموش كرد.
امام صادق (عليه السّلام) از مناظره هشام چنان خوشش آمده بود كه شروع به خنده نموده، بطورى كه دندان هاى مباركش معلوم مىشد.
مرد شامى گفت: مثل اينكه شما مي خواهى به من بفهمانى كه در ميان شاگردانت چنين اشخاصى هستند. فرمود: همين است. در پایان مجلس
?مرد شامى گفت: مرا جزء شيعيان خود قرار ده و به من تعليم بفرما؛ امام (عليه السّلام) روى به هشام بن حكم نموده فرمود: اين مرد را تعليم بده؛ من دوست دارم شاگرد تو باشد.
?على بن منصور و ابو مالك خضرمى گفتند شامى را بعد از درگذشت حضرت صادق (عليه السّلام) نيز مي ديديم كه از هداياى شام براى هشام مىآورد؛ وقتى برمي گشت هشام از سوغاتىهاى عراق به او پيشكش مىنمود. على بن منصور گفت: شامى مرد پاكدلى بود.» (زندگانى امام جعفر صادق(ع)، ترجمه بحار الأنوار، ص 344؛ به نقل از رجال کشی)
?چند نکته درس آموز از این ماجرا:
1️⃣یاران آتش به اختیار امام خامنه ای باید آنقدر قوت علمی داشته باشند که بتوانند به راحتی مردم و مخالفین را قانع کنند.
2️⃣ کار خود جوش فرهنگی یاران آتش به اختیار امام خامنه ای باید آنقدر #تمیز باشد که طرف مقابل را کاملاً مغلوب کند.
3️⃣کار خودجوش فرهنگی یاران آتش به اختیار امام خامنه ای باید آنقدر تمیز باشد که لبخند بر لبان مبارکشان بنشاند.
4️⃣کار خودجوش فرهنگی یاران آتش به اختیار امام خامنه ای باید آنقدر تمیز باشد که مردم و مخالفین را شیفته خود کنند.