آنچه خدا خواست همان می شود
علامه طباطبایی (ره)می فرماید :"در ایام تحصیلی که در نجف بودم ،مدتی ارتباط باایران به سختی برقرار بود،که موجب فقد زمینه مالی وکمبود وسایل اولیه رفاه می شد.به علاوه ،گرمی در نیمه ای از سال برای ما مشکلات بیشتر فراهم می کرد.،به همین جهت روزی خدمت استادم ،آیت الله قاضی رسیدم وقصه دل با اوگفتم.ایشان نصایحی فرمودند .آن گاه که از خدمت استاد مراجعت کردم ،گویی آن چنان سبکبارم که در زندگی هیچ گونه ملالی ندارم ومضمون شعر ایشان را به صورت شعری در آوردم:
آنچه خدا خواست همان می شود
دوش که غم پرده ما می درید خوار اندر دل ما می خلید
در براستاد خرد پیشه ام طرح نمودم غم واندیشه ام
پیر خرد پیشه ونورانی ام برد زدل،رنگ وپریشانیم
گفت که در زندگی آزاد باش هان،گذران است جهان ،شاد باش
رو،به خودت نسبت هستی مده دل به چنین مستی وپستی نده
زآنچه نداری،زچه افسرده ای؟ وز غم واندوه،دل آزرده ای؟
گرببرد ور بدهددست دوست گرببردوربنهد ملک اوست
ور بکشی یا بکشی دیو غم کج نشود دست قضا را قلم
آنچه خدا خواست همان می شود…. وانچه دلت خواست نه آن می شود…