دانلود کتاب _طب الرضاعلیه السلام
جهت دانلود کتاب طب الرضا علیه السلام اینجا کلیک کنید.
جهت دانلود کتاب طب الرضا علیه السلام اینجا کلیک کنید.
سلام بر تو ای عصمت هشتم! کوچه های توس، هنوز بوی عطرآگین تو را می دهد
و آوای غریب ملائک هنوز در طواف حریم کبریایی ات به گوش می رسند.
عاقبت از زهر مأمون، پاره شد قلب رضا
در میان حجرۀ در بسته، میزد دست و پا
گه، جوادش را، گهی معصومه، را میزد صدا
داغ او تا صبح محشر، بر دل سوزان ماست
شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد
چرا امام رضا علیه السلام ولایتعهدی را پذیرفت؟
پاسخ:
در پاسخ بايد بگوييم كه امام رضا ـ عليه السّلام ـ ولايتعهدي را از روي اجبار و ناخشنودي پذيرفتند، چراكه در خلال برخي از اظهارات ايشان اشاره به غم و اندوه عميق امام دارد و نيز نمايانگر سختي و فشاري است كه آن حضرت از آن رنج ميبرد كه خود دليل بر عدم رضايت امام از ولايتعهدي است.
ياسر خادم روايت ميكند كه امام رضا ـ عليه السّلام ـ هنگامي كه در روز جمعه از مسجد بازگشته بود و عرق و غبار بر او نشسته بود، دستهاي خود را بلند كرد و گفت: پروردگارا، اگر فرج من از اين گرفتاري كه دچارم به مرگ من است همين ساعت آن را برسان.[1]
يا در جايي كه كسي سؤال ميكند، خداوند كارهايت را اصلاح كند چگونه ولايتعهدي را از مأمون پذيرفتي امام فرمودند: عزير مصر كه مشرك و يوسف پيامبر بود ولي مأمون مسلمان و من وصي پيامبرم ـ صلي الله عليه و آله ـ و يوسف از عزيز مصر درخواست كرد كه او را والي و حاكم كند ولي در حاي كه من مجبور بودم.
و در حديثي ديگر كه امام دستهاي خود را به آسمان بلند كرده بود و ميگفت: پروردگارا تو ميداني كه من مجبور و مضطرم، مرا مؤاخذه نكن،چنانكه بنده و پيغمبرت يوسف را مؤاخذه نكردي[2] حتي وقتي محمدبن عرفه به امام رضا ـ عليه السّلام ـ گفت: اي پسر پيامبر، چه چيزي تو را بر قبول ولايتعهدي واداشت، امام به وي پاسخ داد، همان عواملي كه جد مرا وادار به ورود در شوار نمود.[3]
صفحات: 1· 2
آیت الله سید علی خامنه ای، رهبر معظم انقلاب در سخنانی که در جلد چهارم «حدیث ولایت» منتشر شده در تبیین علل و انگیزه های صلح امام حسن مجتبی(ع) و دستاوردهای ارزشمند آن می گوید:
«جنگ نظامی را امام حسن با آن دشمنی که قبلاً باید افشا بشود و سپس با آن مبارزه بشود متوقف کرد تا جنگ سیاسی، جنگ فرهنگی، جنگ تبلیغاتی و جنگ اسلامی خود را با او شروع بکند. نتیجه این شد، که بعد از آنی که امام حسن (ع) از دنیا رفت و امام حسین(ع) هم ده سال دیگر همان راه امام حسن را ادامه داد، وضعیت دنیای اسلام به آن جایی رسید که دیگر میتوانست فرزند پیغمبر - یعنی فرزندی از فرزندان پیغمبر - آنچنان شهادتی را بپذیرد که تا آخر تاریخ دنیا آن شهادت بماند همچنانی که ماند و منشأ آثار مقاومت آمیز و بزرگ بشود همچنان که شد و اسلام را زنده نگه بدارد همچنان که زنده نگهداشت.
در مورد کار امام حسن ما هیچ درصدد نمیآئیم از موضع دفاع حرف بزنیم که چرا صلح کرد و چه موجباتی داشت، امام حسن اگر صلح نمیکرد یقیناً اسلام ضربه میدید؛ برای خاطر اینکه آن چهره افشا نشده بود، مردم هنوز حقایق را نمیدانستند، آنقدر نمی دانستند که هزاران نفر یا صدها هزار نفر از سربازان امام حسن حاضر شدند با آن طرفی که با امیرالمؤمنین جنگیده بود دیگر نجنگند. تبلیغات و پول و کارهای گوناگون سیاسی آنچنان جو بدی به وجود آورده بود که امام حسن اگر آن روز خود را و جان خود را و جان اصحاب نزدیک و معدود خود را از دست میداد چیزی از اسلام باقی نمیماند. بعد از چند سالی نام علی و نام حسن و نام حسین و نام افتخارات صدر اسلام و نام آن همه حوادث آموزنده اگر در لابلای کتاب ها میماند، البته هم برای مدت زیاد و هم به درستی و بدون تحریف باقی نمیماند. این کار امام حسن بود.
وقتی شما جمعبندی میکنید، میبینید کار امام حسن با کار امیرالمؤمنین، با کار امام حسین، با کار همه ائمه دارای یک مضمون و یک معنا است. آگاهانه مقاومت کردن، تکلیف را فهمیدن و ایستادن، و من به شما بگویم برادران و خواهران من، امام حسن(ع) یکی از شجاعانهترین اقدام ها را برای انجام این تکلیف انجام داد. چرا؟ برای خاطر اینکه به دیگران، به پیغمبران، به پیغمبر اسلام، به امیرالمؤمنین، به همه ائمه فقط دشمنان بودند که طعن می زدند، اما پیچیدگی کار امام حسن و ظرافت آن موضع آنچنان بود که حتی دوستان او هم به او طعن می زدند. حجربنعدیها هم نمیدانستند و به او یا مذل المؤمنین میگفتند اما صبر کرد.
صفحات: 1· 2
پژوهشگر روح پوياوجوينده اي است كه پوسته ها ي جهل راشكافته به قنات جاري علم دست مي يابد وتا چشمه جوشان آن رابركوير تشنه خويش جاري نسازد آرام نمي گيرد.
پژوهش گر،روز ي پر بار از دانايي وشناخت ودر صبحي روشن چشم مي گشايد وگام در مسيري سبز مي گذاردوبه سرزمين كهن دانش مي رسد وباكوله باري پر از علم به سوي آينده اي درخشان به راه مي افتد.