کلینیک خدا
کلینیک خدا
به کلینیک خدا رفتم تا چکاب همیشگی ام را انجام دهم.فهمیدم که بیمارم .خدا فشار خونم را گرفت .معلوم شد که لطافتم پایین آمده .زمانی که دمای بدنم را سسنجید ،دماسنج چهل در جه اضطراب نشان می داد.آزمایش ضربان قلب نشان داد که به چندین گذرگاه عشق نیاز دارم تنهایی سرخرگهایم را مسدود کرده بودوآنهادیگر نمی توانستند به قلب خالی ام خون برسانند .
به بخش ارتوپدی رفتم،چون دیگر نمی توانستم با دوستانم باشم وآنها را در آغوش بگیرم .براثر حسادت زمین خورده بودم وچندین شکستگی پیدا کرده بود،فهمیدم که که مشکل نزدیک بینی هم دارم،چون نمی توانستم دیدم را از اشتباهات اطرافیانم فراتر ببرم.
هنگامی که از مشکل شنواییم شکایت کردم ،معلوم شد مدتی صدای خدارا آنگاه که در طول روز بامن سخن می گوید نمی شنوم .
خدای مهربان برای این همه مشکلات به من مشاوره رایگان دادومن به شکرانه اش تصمیم گرفتم ازاین پس تنها از داروهایی که در کلمات راستینش برایم تجویز کردهاست استفاده کنم.:
هر روز صبح یک لیوان قدردانی بنوشم
قبل از رفتن به محل کار یک قاشق آرامش بخورم
هرساعت یک کپسول صبر،یک فنجان برادری ویک لیوان فروتنی بنوشم.
زمانی که به خانه بر می گردم به مقدار کافی عشق بنوشم
زمانی که به بستر میرم دوعد قرص وجدان آسوده مصرف کنم .