معاونت پژوهش حوزه علمیه الزهراء سلام الله علیها ارومیه

تحقیق پایانی با موضوع:نقش وجایگاه ولایت فقیه در بهبود مدیریت کار آمد نظام اسلامی

پژوهشگر :سمیه جباری

چکیده
واژه ولايت به معناي قرب و نزديکي و در فقه به معناي فهم و ادراک است. ولايت فقيه به معناي
حاكميت فقيه جامع الشرايط، آگاه به زمان و مکان، توانا بر رهبري جامعه ي اسلامي سرپرست كليه شئون
زندگي و استمرار حکومت پيامبر )صلي الله عليه و آله و سلم( و امامان معصوم )عليهم السلام( است كه
نقش هدايت و راهنمايي بشريت را بر عهده دارد.
ولايت فقيه كه پايه و اساس حکومت جمهوري اسلامي ايران را تشکيل داده است، داراي وظايف
خاصي است. مسئوليت ايشان در سطح توسعه نظام اسلامي، دفاع از هويت و قدرت اسلامي، با التزام به
اسلام ناب محمدي )صلي الله عليه و آله و سلم(، تأكيد بر وحدت ملي و اسلامي ايستادگي در برابر
قدرت هاي استکباري و تعهد عملي به دين در دفاع از منافع و قدرت هاي اسلامي مي باشد.
هم چنين ولي فقيه در چارچوب دولت اسلامي با نظارت بر كار قواي سه گانه، رابطه ي ميان آن ها را
ايجاد مي كند و با نظارت بر نهادهاي خاص، اهداف اسلامي را پيش مي برد. از شئون ديني ايشان مي توان
به مواردي هم چون: افتاء، ولاء و قضاء اشاره نمود. ولي فقيه در قبال شهروندان نيز وظايفي دارد كه از
جمله آن ها: خدمتگذار دانستن خود، تکليف مداري، رعايت حال ضعفا و محرومان و … است.
ولايت فقيه با علم و تدبير و دورانديشي خود ، جامعه اسلامي را در تمام حيطه هاي سياسي،
اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي به سوي كمال و رشد و تعالي، سوق داده و با هوشمندي ذكاوت، شم
سياسي اجتماعي، مشورت با علما، دولتمردان و نخبگان، گره از مشکلات نظام جمهوري اسلامي در
حساس ترين لحظات و خطرناک ترين گردنه هاي مسير پرخطر، گشوده است.
كليد واژه ها: ولايت، فقيه، ولايت فقيه، كارآمد، كارآمدي نظام اسلام

جهت دریافت فایل پایان نامه اینجا کلیک کنید.

 تحقیق پایانی :با موضوع وظایف متقابل حاکمان ومردم درحکومت اسلامی

پژوهشگر:زهرا اسدالله زاده

چکیده

عنصر اوليه و بنيادي موجوديت هر دولت مردم است و دولت را به عنوان نهادي بشري بدون مردم نمي توان تصور كرد . اما اينكه چه عده اي از مردم دولت را بوجود مي آورد و عوامل سازنده حكومت چيست ؟ جواب قرآن اين است كه عنصر سازنده امت واحد « ايمان » است آنجا كه مي فرمايد : « ان هذه امتكم امة واحدة و انا ربكم فاتقون » .
انسان و ملت نيز براي زندگي اجتماعي كه از لوازم طبيعي وجود اوست ، نياز به نظم ، امنيت ، تعادل و عدالت دارد تا بتواند با همنوعان خود داراي روابطي سالم و مطمئن بوده و در يك مجموعه زندگي نمايد . لذا تولي به يك محور داشتن در روابط اجتماعي امري ضروري و غيرقابل انكار است .
اگر احكام و تعاليم اسلام را از نظر بگذرانيم مي بينيم كه حكومت اسلامي در متن ايدئولوژي اسلامي قرار دارد به طوري كه عمل به تعاليم اسلام بدون تحقق حكومت اسلامي غيرقابل تصور است . اكنون كه حكومت اسلامي ، نسبت به جامعه و مردم سعادت آفريد و هدف آن ايصال انسان به سعادت و كمال است در اين صورت وظيفه مسلمانان است كه در اولين فرصت به تشكيل حكومت اسلامي اقدام نمايند و در تاييد و تقويت آن كوشش لازم را بنمايند .
روشن است كه اگر دولت به وظايف شرعي و قانوني كه اسلام مقرر كرده است عمل كند و نيز امت اسلامي هم نسبت به مسئوليتهايي كه در مقابل دولت دارد انجام وظيفه نمايد در اين صورت جامعه اسلامي بهشت برين مي گردد و عدالت و امنيت در جامعه برقرار گشته و تعاليم اسلام بر روي زمين منتشر مي گردد و خير و صلاح و سعادت جامعه را فرا مي گيرد .
آخرين حكومت از حكومتهاي الهي حكومت آخرين پيامبر (ص) است كه بايد در تمام دورانهاي بشري ادامه يابد و تشكيل آن به حكم عقل يك امر ضروري است ، زيرا كاملترين برنامه هاي ارائه شده براي اداره بشر در هر عصر و زماني همانا آئين اسلام است . حكومت اسلامي نيز با كادري مشخص و معين بايد ادامه پيدا كند ؛ ابتدا رسول خدا (ص) و سپس امامان معصوم (ع) و در عصر غيبت مقام نيابت امام .
اكنون بحث در اين است كه سيستم حكومتي اسلام بعد از پيامبر به چه شكلي است ؟ آيا به همان شيوه خود پيامبر است كه خداوند شخصي را توسط پيامبر به عنوان حاكم معرفي مي كند ؟ يا اينكه بعد از پيامبر شور و بيعت حاكم را مشخص مي كند ؟ در اينجا دو نظريه وجود دارد ، كه گروهي انتخاب و گزينش خداوند و گروهي قائل به انتخاب شورايي هستند .
زعامت امام مانند زعامت رسول ا… بسيار پراهميت و بلكه اصل و ريشه اسلام است و روش سكوت و بي تفاوتي در آن از طرف رسول خدا مسلم موجب ضعف اسلام و منتهي به افتادن حكومت اسلامي در دست نااهلان مي باشد . در حالي كه امتياز اسلام بر حكومتهاي جهان امروز و ديروز ، نه تنها به امتياز قوانين و احكام روشن آن است بلكه امتياز معصوم بودن رهبران آن سهم بيشتري در نمايش اسلام و جلوه آن دارد كه نمونه آن اميرالمؤمنين علي (ع) است .
از طرفي اسلام در اين حكومت قائل بر حقوقي براي ملت و حقوقي براي دولت و حاكمان است زيرا تعامل دولت و ملت از ضروريات زندگي بشر است . چراكه هرچه تعامل و هماهنگي بين حاكميت و شهروندان بيشتر شود، زندگي بهتر و همراه با ترقي و سعادت عايد جامعه انساني خواهد گرديد . امام علي (ع) درباره حق مي فرمايد :
« فالحق اوسع الاشياء في التواصيف واضيقها في التناصف »
« حق فراخترين چيزها در مقام توصيف كردن ، و در مقام انصافجويي داراي تنگ ترين مجال است»
از ديدگاه حضرت ، صلاح زمامداران به صلاح مردم و صلاح مردم به صلاح زمامداران بستگي دارد . آن حضرت در خطبه 34 در رابطه با حقوق متقابل امام و امت بيان مفصلي دارند و از جمله حقوق مردم بر حكومت و حاكمان را موارد متعددي بيان مي دارند از جمله آنها : هدايت گرائي ، فقرزدائي ، جهل زدائي ، جلب رضايت مردم ، وفا به عهد ، امنيت و صلح را مي توان نام برد كه براي هر كدام از اين فرازها توضيحات و مصاديق فراواني مي توان آورد . ايشان پس از شمردن حقوق ملت به حقوق زمامداران و حاكمان مي پردازند و آنها را در قالب وفاداري به پيمان ، نصيحت در حضور و غياب، اطاعت و … بيان مي دارند .
علاوه بر سيره ائمه رساله حقوق امام سجاد (ع) نيز سرشار از اين موارد است كه در قالب دعا به جامعه آنروز و كل جامعه مسلمين عرضه شده است .
بيان گرديده كه حكومت از ديدگاه اسلام برخاسته از موضع طبقاتي و سلطه گري فردي يا گروهي نيست بلكه تبلور آرمان سياسي – عقيدتي ملتي هم فكر و هم كيش است بسوي تحول فكري و انقلابي بر چنين پايه اي ، رسالت قانون اساسي اين است كه زمينه هاي اعتقادي نهضت را عينيت بخشد و مسير تكامل هر فردي را به سوي رشد و ارتقاء فراهم آورد كه اين همان تحقق حكومت مستضعفين در زمين خواهد بود .
« و نريد ان نمن علي الذين استضعفوا في الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثين » .
براساس ولايت امر و امامت مستمر است كه قانون اساسي زمينه تحقق رهبري فقيه جامع الشرايطي را كه از طرف مردم به عنوان رهبر شناخته مي شود را آماده مي كند تا ضامن عدم انحراف سازمانهاي مختلف از وظايف اصيل اسلامي خود باشد و حقوق هر يك از مردم و سازمانها و در نهايت حاكم جامعه اسلامي از مجراي خود اجرا گردد . طبق اصل نوزدهم از اين قانون ، مردم ايران از هر قوم و قبيله كه باشند از حقوق مساوي برخوردارند و دولت موظف به تامين شغل ، مسكن ، وسائل آموزش رايگان ، امنيت سياسي ، اقتصادي و فرهنگي است .
از طرفي همين قانون اساسي وظايفي متناسب با اختيارات رهبري نيز براي رهبريت اين جامعه قائل است كه براي حل بحرانهاي نظام و حل مشكلات و تصميم گيري در مواضع دشوار پيش بيني و تعبيه شده است .
در كلامي از اميرالمؤمنين علل زوال و قهقراي امتها چهار چيز معرفي شده است :
« ضايع كردن اصول ، روي آوردن به فروع ، مقدم انداختن فرومايگان و موخر انداختن انديشمندان»
بر اين اساس آسيبهايي را كه متوجه حكومت اسلامي است را مي توان در آسيب شناسي اقتصادي ، فرهنگي ، اجتماعي ، قضايي و سياسي تقسيم بندي نمود . در مقابل اين آسيبها بايد به فكر راهكارهايي بود كه منجر به حفظ نظام و به دنبال آن حفظ اين حقوق متقابل گردد .
مهمترين اين راهكارها برقراري عدالت اجتماعي در جامعه است ، انقلاب اسلامي ما نيز اگر مي خواهد با موفقيت به راه خود ادامه دهد راهي جز اعمال روشهاي عدالت جويانه ، حفظ و اشاعه استقلال مكتبي و ايدئولوژيك و تقويت بندگي خدا كه منجر به آزادي از هر قيدي است ؛ در جامعه نخواهد داشت
از طرف ديگر آفاتي موجب ناكارآمدي نظام و اختلال در انجام اين حقوق خواهد شد از جمله آنها : نفوذ انديشه هاي بيگانه ، تجددگرايي افراطي ، ناتمام گذاشتن و رخنه فرصت طلبان و … را نام برد .
ولي نبايد فراموش كرد كه نهضت را اصلاح طلب آغاز مي كند نه فرصت طلب و در هر حال مبارزه با اين آفات هم وظيفه ملت و هم وظيفه حكومت و دولت براي ادامه نهضت و انقلاب اسلامي ايران و در سايه آن اداي حقوق متقابل هر يك از قشرهاي جامعه اسلامي است .
والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته

جهت دریافت متن پایان نامه اینجا کلیک کنید.

تحقیق پایانی باموضوع:سیره اخلاقی وسیاسی امام حسین علیه السلام

محقق:معصومه ابراهیمی

چكيده
امام حسين عليه السلام در سوم شعبان هجري در شهر مدينه به دنيا آمد و بدين وسيله موجب سرور و شادماني گرديد. او از لحاظ چهره و هيبت بيشترين شباهت را به جدش رسول خدا- صلي الله عليه و آله – داشت. مادر شرح زندگاني امام حسين عليه السلام و بررسي خانواده و محيط و تربيت و لمس ارگانيزم روحي و درك موقعيت سياسي و اجتماعي او به يك انسان شرافتمندانه و بزرگوار برخورد مي كنيم كه در عزت نفس و بزرگي روح و طهارت نفس و تواضع و نوع دوستي و جهاد و پيكار در راه دين و اسلام و ساير خصال حميره انساني در مرتبه مافوق تصور قرار دارد چرا كه از محضر بزرگاني چون پيامبر (ص) و حضرت علي (ع) و حضرت فاطمه(س) بهره برده است. درس زندگي چنين مردي براي يك حقيقت جوي آزاده در تمام مراحل زندگي سرمشق و راهنما خواهد بود.
امام حسين(ع) بيش از هر مصلح ديگري جهاد كرد, بخشيد و فداكاري نمود. زيرا وي از ميدانهاي جهاد همراه با جمعي از اهل بيت و يارانش حركت كرد تا خود و آنان را فدا كند كه در جاي جاي مشرق زمين حكم قرآن و عدالت آسمان را به پاي دارد چرا كه هدفي جز برطرف كردن ظلم و نابودي ستم و از بين بردن استبداد و اقامه حكومتي عادل ندارد. حكومتي كه انسان در آن , امنيت و كرامت و رفاه خود را بر حسب آنچه عدالت خداوند در زمين اقتضا دارد, پيدا نمايد.
از قرن ها پيش عاشورا به عنوان تجلي روز درگيري حق و باطل و فداكاري و جانبازي در راه دين و عقيده شناخته شده است.
حسين بن علي عليه السلام در اين روز با ياران اندك ولي با ايمان و صلابت و نيز عزتي بزرگ و شكوهمند با سپاه سنگدل و بي دين يزيدي به مقابله برخاست و كربلا را به صحنه هميشه زنده عشق خدايي و آزادگي و حريت مبدل ساخت.
عاشورا اگر چه يك روز بود , اما دامنه تاثير آن تا ابديت كشيده شد و چنان در عمق وجدان ها و دل ها اثر گذاشته كه همه ساله دهه محرم و به ويژه عاشورا اوج عشق و اخلاص نسبت به معلم حريت و اسوه جهاد و شهادت حسين بن علي عليه السلام برمي گردد و همه حتي غير شيعه در مقابل عظمت روح آن ازاد مردان تعظيم مي كنند.
بدين ترتيب هدف و روح كلي اين رساله شناخت سيره اخلاقي و سياسي حسين بن علي عليه السلام است كه در سه فصل گنجانده شده است:
فصل اول: تكوين شخصيت و ارگانيزم روحي و افكار و ايده ها و فضائل و مكارم اخلاقي آن حضرت و سخنان و كلمات گوهر بار حسين بن علي عليه السلام .
فصل دوم : سيره سياسي آن حضرت , علل و عوامل پيدايش قيام و نتايج و پيامدهاي انقلاب حسيني .
فصل سوم : پاسخ به سوالات و شبهاتي پيرامون قيام عاشورا و حادثه كربلا.

جهت دریافت لینک ثابت اینجا کلیک کنید

تحقیق پایانی :باموضوع بررسی علل عدم پذیرش اجتماعی ازدواج موقت با وجود تایید در قرآن وسنت

پژوهشگر :آرزوقربانی

چكيده

خداوند زمانی که انسان را آفرید در وجود او غرایز مختلفی قرار داد، از جمله این غرایز، غریزه جنسی می‌باشد و در شرع مقدس اسلام راه مشروع مهار کردن این غریزه به سه طریق برای انسان قرارداده شده است که امروزه از دو روش آن که عبارتند از: ازدواج دائم و موقت، تا انسان‌ها به این نیاز خود از این طریق پاسخ دهند و نکاح رابطه‌ای است حقوقی - عاطفی که به وسیله عقد بین زن و مرد حاصل می‌گردد و به آن‌ها حق می‌دهد که با یکدیگر زندگی کنند و مظهر بارز این رابطه حق تمتع جنسی است. هم از نظر فقهی و هم از نظر قانون مدنی ایران، نکاح منقطع مشمول عنوان کلی نکاح است. نکاح در حقوق ایران بر دو قسم است. نکاح دائم و نکاح منقطع که هر یک از نکاح دائم و منقطع دارای وضعیت حقوقی مختلف و شرایط و احکام متفاوت است و به وسیله اسباب مختص به خود منحل می‌گردد. اگرچه در موانع نکاح با یکدیگر مشترک می‌باشند. ازدواج موقت دارای احکام و ارکان فقهی و حقوقی مختص به خود می‌باشد. اما با این وجود نکاح منقطع در عمل کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد و به تدریج از اهمیت آن در جامعه ما کاسته شده است. قانون مدنی در این باب از فقه امامیه پیروی کرده است و در فقه عامه آن را معتبر نمی‌شناسند. فقهای امامیه برای صحت این نکاح به آیه قرآن به ویژه آیه 24 از سوره نساء و نیز روایات و اخبار و عقل و اجماع علمای مذهب استناد می‌کنند. نکاح منقطع از لحاظ امکان پیش بینی شرایط، آزادی بیشتری وجود دارد.

بنابراین با توجه به دشواری‌های اقتصادی که در راه تشکیل خانواده و انجام ازدواج دائم همیشه وجود داشته و به خصوص در زمان ما بیشتر شده است، نباید تحت تأثیر تبلیغات نادرست فرهنگ‌های بیگانه، نکاح منقطع را محکوم ساخت و یا آن را به عنوان نهادی شرم آور تلقی نمود، بلکه بایستی از طریق یک مقایسه دقیق میان آثار شوم بی‌بندوباری‌های اخلاقی در جهان کنونی، آثار اجتماعی این گونه ازدواج که سنت توصیه شده اسلامی است، برای افرادی که قادر به ازدواج دائم نیستند، مورد ارزیابی و بررسی عمیق قرار گیرد. اما مخالفان، (اهل سنت) از طريق كتاب، سنت، اجماع و قول خلیفه ثانی آن را نسخ شده می‌دانند اما فقهای ما جواب قانع کننده‌ای در مورد هر یک از آن‌ها داده‌اند. اما علت روی نیاوردن شیعیان به ازدواج موقت اختلاف نظر و رأی فقهی اهل بیت (علیه السلام) در ازدواج موقت با دیگر مذاهب اسلامی موجب شد که مورد استقبال مسلمانان که پیرو مذاهب اهل بیت بودند قرار نگیرد، تردیدی نیست که شیعیان در پای بندی و اعتقاد قلبی نسبت به مشروعیت ازدواج موقت دغدغه خاطری نداشته و ندارند بلکه به عنوان یک عمل تقریباً ناپسند که تحریم عرفی دارد و سبب فردستی و کاهش جایگاه اجتماعی می‌شود با آن برخورد شده است و در بین شیعیان هم ایرادهایی در مورد ازدواج موقت گرفته شده است که برای آن‌ها هم جواب قانع کننده‌ای داده شده است از جمله این که ازدواج موقت فرقی با بی بند و باری و هرج و مرج جنسی ندارد و … و در جواب گفته شده است ازدواج موقت با شرایطی از جمله مثل مهریه، تعیین مدت و لزوم نگهداری عده و … فرق چندانی با ازدواج دائم ندارد اما به هیچ وجه قابل مقایسه با بی بند و باری نیست و … اما برای از بین بردن بدبینی نسبت به این نهاد مقدس در جامعه باید، با تبلیغات درست و فرهنگسازی بین مردم و همکاری دولت و مجلس برای ایجاد قوانین محکم و کارساز در این مورد بدبینی به امید خدا در جامعه از بین برود و مورد استفاده کسانی که قادر به ازدواج دائم نیستند قرار گیرد تا جامعه به فساد و فحشا نیفتد.

جهت در یافت لینک ثابت اینجا کلیک کنید

تحقیق پایانی با موضوع :دیدگاه مخالفان وموافقان در مورد افزایش جمعیت

پژوهشگر:زهراسید نظری 

چکیده
مسئله جمعيت و پيامدهاي ناشي از آن يکي از مسائل مهم در چند دهه اخير به شمار
آمده و در آينده نيز همين وضعيت پيشبيني ميشود.
در اين نوشته سعي كرديم ديدگاههاي مخالفان و موافقان افزايش جمعيت را مورد بررسي
قرار دهيم و ادله هر دسته را نيز بيان كنيم.
بحرانهاي ناشي از كثرت جمعيت و كمبود امکانات مادي و معنوي، برخي را واداشته تا بر
اين ايده تکيه زنند كه تنها راه نجات، كنترل و در نتيجه كاهش رشد جمعيت است، به همين
خاطر به مخالفت با افزايش جمعيت پرداختهاند. از سويي ديگر گروهي نه تنها افزايش جمعيت را
موجب به وجود آمدن چنين بحرانهايي نميدانند بلکه با استناد به آيات و روايات و ادلههاي
مبتني بر ديدگاههاي اقتصادي، اجتماعي، سياسي، جمعيت را عامل پيشرفت و توسعه مادي و
معنوي جامعه در عرصههاي گوناگون ميدانند. اين گروه معتقدند نگاه كاهشگرايانه و توصيه به
حداقل زاد و ولد- كه مشرق زمين به ويژه كشورهاي اسلامي را نيز تحت تاثير خود قرار داده
است- نبايد با غفلت از پيامدهاي منفياش در ابعاد اخلاقي، اجتماعي، صنعتي و توسعه اقتصادي و
تنها به اميد كسب آرامش و آسايش زودگذر زندگي، مورد اهتمام و تبليغ قرار گيرد.
اين گروه بر اين باورند كه سياست كاهش جمعيت يک سياست استعماري است كه همواره
در اجراي انگيزههاي سودجويانه خود هستند. مسلما هر متفکر آزاده مسلمان ميتواند به خوبي به
انگيزههايي كه غربيها در وراي اين سياست دنبال ميكنند پي ببرد- كه در اين نوشته به طور
مبسوط بيان شده- اما جاي تاسف است كه برخي از سياستمداران و نويسندگان مسلمان با حيله-
ها و نيرنگهاي غربي همنوا شدهاند و به جاي حل مشکلات اساسي خود، مسئله جمعيت را مشکل
اصلي كشورهاي خود دانسته و به مقابله با آن پرداختهاند در حالي كه اگر از تجربههاي ديگر
كشورها در جهت هدايت نيروي جمعيتي خود بهره بگيرند ميتوانند به برتري و پيشرفت در جنبه-
هاي مختلف اقتصادي، سياسي و اجتماعي دست يابند.
پس از بيان ديدگاهها و ادله مخالفان و موافقان افزايش جمعيت- كه ادله موافقان در واقع
پاسخي به ادله مخالفان و نوعي رد ادعاي آنهاست- راهکارهايي را هم براي افزايش جمعيت بيان
كردهايم.
کلید واژه: جمعيت- رشد جمعيت- تنظيم خانواده- سياستهاي جمعيتي.

جهت در یا فت لینک ثابت اینجا کلیک کنید